کد مطلب:102400 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:425

علی میزان راستین پرواپیشگی











تو ترازوی احد خو بوده ای
بل زبانه ی هر ترازو بوده ای

تقوا، یا پرواپیشگی، در اسلام معیار ارزشها است و قرآن می گوید: «ان اكرمكم عند الله اتقاكم»[1] مساوی است با (بیگمان از همگان گرامیتر و با ارزشتر در پیشگاه خدا از شما كسی است كه پروادارتر باشد). لیكن این معیار ارزشی، در میان ما مسلمانان، در بسیاری از جایگاهها، نادرست بیان گردیده است، بویژه در زبان فارسی، تعبیر نارسایی از آن می شود و تقوا را «پرهیزكاری» ترجمه كرده پرهیزكار را كسی می دانند كه از هر كار خوب یا بد پرهیز دارد و از بیم آلوده شدن دست به سیاه و سفید نمی زند. البته مفهوم پرهیز و پرهیزكاری همین تصور است، لیكن پرهیزكاری، بعدی منفی از تقوا است و تنها یك جنبه از آن در نظر گرفته شده است. در روزگاران بی تفاوتیها و بدبینیها و انفعالها و از سیاستهای خود كامه ی نیرنگ بازانه كنار گرفتنها، پرهیزكاری پیوسته بهانه ای می گردد برای عافیت طلبی و سلامت گزینی!

اگر بخواهیم واژه ای در زبان فارسی، برابر با تقوا بگذاریم، به كار دشواری دست یازیده ایم، زیرا هیچ واژه ای همه ی مفاهیم و بارهای فرهنگی آن را نمی رساند، لیكن واژه ی «پرواپیشگی» و «پرواداری» از واژه ها و برابرهای پرهیزكاری و خویشتنداری و خود نگهداری و مانند اینها، بهتر می توانند مفهوم تقوا را به ذهنها منتقل كنند، چه، پروا یعنی توجه و هوشیاری و بی پروا به كسی گویند كه بدون توجه و آگاهی به جوانب امر، اقدام به كاری می كند. حال ببینیم تقوا چیست؟

تقوی نیز آگاه شدن از همه ی جوانب یك امر و اقدام شایسته كردن است، در

[صفحه 86]

یك جا برخاستن شایسته است و در جای دیگری نشستن و در جای سومی به راه افتادن و در موقعیت چهارم فریاد زدن و در موقعیت پنجم سكوت كردن و در موضع ششم جنگیدن و در موضع هفتم تسلیم شدن و به همین ترتیب، بر پایه ی شناخت حق و نگهداری مكتب و هدف، باید عملی صالح و اقدامی شایسته كرد. تقوا را به اتومبیلی تشبیه كرده اند كه هم گاز دارد و هم ترمز و راننده با آگاهی از به كار بردن هر یك حركت خود را تنظیم می كند و با در اختیار داشتن فرمان، از راهها و جهتهای مناسب گذشته خود را به مقصد می رساند.

و پیامبر بزرگ (ص) می فرماید:«اوصیك بتقوی الله فانها راس الامر كله» تو را به پروا داشتن از خدا سفارش می كنم زیرا پرواپیشگی سر هر كاری است. یعنی در پایه و آغاز هر چیزی باید خدای را پروا گرفت و به او توجه داشت.

نمونه ی شایسته و گویا و آشكار یك شخص متقی یا پرواپیشه امام علی امیرالمومنین (ع) است كه در طول زندگی خود با در نظر داشتن هدف، موضعهای گوناگونی گرفت و در هر موضع حق را عملا به دیگران نشان داد. این پیشوای پرواپیشگان كه در بیشتر سخنان خود دیگران را به پرواپیشگی می خواند، هم پرواداران را می شناساند و هم پرواداری را، كه در زیر یك نمونه از آن آورده می شود:


صفحه 86.








  1. الحجرات/ 13.